درهم و برهم

ساخت وبلاگ

امروز از صب خسته بودم!

ینی درحدی که اصلا نمیتونستم بیدار شم آلارم رو خاموش کنم!

دوس داشتم تمام کلاسامو بپیچونم :/

و این پیچش نصیب کلاس زبان شد :دی

ینی میخاستم برما، قشنگ حاضر شدم بعد نشستم رو مبل زل زدم به رو به رو :/

بعدم نرفتم :/

از دست خودم عصبانیم

البته از طرف دیگه به خودم حق میدم

میدونی یکی از لذت های بزرگ زندگی من یاد گرفتن چیزای جدیده، تجربه کردن چیزا جدید!

من یه لیست بلند بالا دارم از چیزایی که دوس دارم یاد بگیرم!

خوبم هستا، نمیگم بده!

ولی اینجوری رفتنش خوب نیس

البته شایدم بد نیس واقعا، واقعا اگه استخر نبود فشاری نداشتن بقیه کلاسا

میدونی استخر که میرم لامصب تمام انرژیم رو میگیره، دوس دارم بعدش بیام خونه تا فردا صب بخابم!

البته سختگیر بودن مربیم هم بی تاثیر نیس!

مث سگ تو آب باید داعم دست و پا بزنیم :)))))))

ینی جدا انقدر بی وقفه مجبورمون میکنه شنا کنیم که انگار ما باید برق کل کشورو تامین کنیم :/

خلاصه یا این استخره کارو خراب کرده یا کلا زیاد کلاس باهم برداشتم :/

زومبا رو دارم حدودا قط میکنم

استخر هم تموم شه دیگه نمیرم :)))

بابا هرچی با خودم فک میکنم میبینم اره من خیلی شنا و استخر و اب رو دوس دارم ولی خدایی حالا پروانه رو یاد نگیرم هیچ عیبی نداره!

فوقش هفته ای ماهی سالی یه بار میرم استخر مث ادم با خوشحالی شنا میکنم دیگه :)))

زومبا هم به این دلیل در حال حذفه چون ایروبیک نیم ساعت اولش زومباس!

و خب به نظرم کافیه دیگه!

البتههههههه این اون نمیشه واقعا!

ولی بسه :/

می مونه ایروبیک و اسب و زبان!

زبان که هیچی، باید تا اخرش بخونم و دوس دارمش هم، البته باید از ترم دیگه دوباره فقط جمعه رو بردارم

ایروبیک هم که خیلی خوبه هم زومباس هم ورزش خوبیه :دی

اسب هم که با خودم گفتم یه سطح دیگه رو هم میرم بعدش تصمیم میگیرم ادامه بدم یا نه

اینا که از این!

از اون لیست بلند بالایی که دارم واسه یاد گیری :دی

چن تاشو به زور انتخاب کردم و بقیه رو ریختم دور!

نمیشه که تا 30 سالگی من هی برم کلاسای مختلف!

باید مث ادم کار کنم!

1. گیتار یا پیانو :دی

2. آواز ( :دی :دی :دی)

3. فرانسه ^_^

البته اینا متفرقه هاس، زمینه اصلی آینده م که تعاتر و نویسندگی هست هرچی توش یاد بگیرم کاری محسوب میشه

ولی اینا رو دوس دارم در کنارش یاد بگیرم واقعا

فقطم همینا دیگه مرسی :)))))

+ فردا مصاحبه دارم واسه اون کار دانشگاه، نمیدونم چی میشه

ولی همش دعا میکنم اگه به تعاتر و نویسندگیم ضربه جدی ای نمیزنه در اینده قبول شم!

+ دوس داشتم یهو معجزه شه من با اراده کارامو بکنم و انقد تنبل نباشم!

تولد، دوباره تولد...
ما را در سایت تولد، دوباره تولد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gomshode-daron بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 3:34